معنی امپراتور ژاپن
حل جدول
میکادو
امپراتور ژاپن بود
میکادو
لقب امپراتور ژاپن
میکادو
امپراتور کنونی ژاپن
آکی هیتو
امپراتور سابق ژاپن
هیروهیتو
لقب امپراتور ژاپن بود
میکادو
لغت نامه دهخدا
امپراتور. [اِ پ ِ] (لاتینی، اِ) عنوان سرداران روم قدیم. (فرهنگ فارسی معین). در روم سپهسالار قشون را امپراتور میخواندند. و در روزگاران بعد چون قیاصره ٔ روم فرماندهی قشون را هم داشتند این عنوان با عنوان قیصر توأم گردید. (ایران باستان پیرنیا ص 2345). قیصر، عظیم الروم: مجروحین با وجود رنجی شدید راضی بودند و آنتونیوس را قسم میدادند که مراجعت کرده برای آنان خود را زحمت ندهد بعد او را امپراتور خود خوانده میگفتند... (ایران باستان ص 2361). || پادشاه مقتدر و مستقل و صاحب تاج و تخت که بر ممالک و نواحی سلطنت کند. (از ناظم الاطباء) (ازفرهنگ فارسی معین). شاهنشاه. (فرهنگ فارسی معین).
ژاپن
ژاپن. [پ ُ] (اِخ) نام دریائی منشعب از اقیانوس کبیر که محدود است به سیبری و منچوری و کره و جزایر ژاپن.
فرهنگ معین
عنوان فرمانروایان روم قدیم، شاهنشاه مقتدری که بر قلمروهای وسیعی سلطنت کند. [خوانش: (اِ پِ) [فر.] (اِ.) = امپراطور: ]
فارسی به انگلیسی
Emperor
فارسی به عربی
امبراطور
فرهنگ فارسی هوشیار
پادشاه مقتدر و توانا
فرهنگ واژههای فارسی سره
شاهنشاه
مترادف و متضاد زبان فارسی
امپراطور، امیر، پادشاه، خدیو، خسرو، سلطان، شاه، شاهنشاه، ملک
فارسی به آلمانی
Broetchen, Emperor [noun]
معادل ابجد
1903